پشت پرده به رسمیت شناختن فلسطین توسط اروپا

به گزارش خبرنگار زمان آنلاین، در این راستا دکتر علیرضا تقوی نیا تحلیلگر مسائل سیاسی، در مورد هند متحد اصلی اسرائیل بر علیه ایران، می گوید؛ نکته مهم مشخص شدن نقش کشور هند به عنوان مرکز اطلاعاتی رژیم صهیونیستی برای جمع‌آوری اطلاعات و جاسوسی از ایران در زمان جنگ است، به نظر می‌رسد هندی‌ها، با انگیزه‌هایی از جمله رقابت با چین در طرح کریدور IMEC، به اسرائیل کمک کرده‌اند. در مقابل، پاکستان به ایران یاری رسانده است. این تحلیلگر سیاسی در ادامه تاکید می کند؛با توجه به اینکه پاکستان متحد راهبردی چین و دشمن هند است، این موضوع قابل تامل می باشد،چرا که هند تا سال ۲۰۳۰ به عنوان سومین اقتصاد بزرگ دنیا پیش‌بینی می‌شود و رشد قابل توجهی خواهد داشت، این کشور با دارا بودن سلاح اتمی، جمعیت زیاد و نیروی کار ارزان، قصد دارد در دراز مدت جایگاه چین را به چالش بکشد. وی با تاکید بر اینکه برای تحقق این هدف، هند نیازمند دسترسی زمینی به اروپا است که این امر مستلزم عبور از ایران است؛معتقد است؛ به دلیل خصومت پاکستان، این مسیر مسدود است،بنابراین، هند به کریدور IMEC روی آورده که از طریق کشتی از هند به امارات، سپس به عربستان سعودی، رژیم صهیونیستی و اردن و در نهایت به اروپا می‌رسد. تقوی نیا ادامه می دهد؛این موضوع نشان می‌دهد که منفعت هند در تضعیف ایران و سقوط جمهوری اسلامی نهفته است. نکته قابل توجه این است که این کریدور از فلسطین اشغالی عبور می‌کند و حل نشدن مسئله غزه، امنیت و موفقیت آن را با چالش مواجه خواهد کرد.

این تحلیلگر سیاسی در مورد علت به رسمیت شناختن کشور فلسطینی از سوی کشورهای اروپایی، می گوید؛ به لحاظ حقوقی، اروپا و سازمان ملل متحد سرزمین‌های اشغالی ۱۹۴۸ را به رسمیت می‌شناسند؛ به این مفهوم که مناطق اشغال شده توسط اسرائیل در جنگ ۱۹۴۸  که حدود ۷۸ درصد خاک فلسطین است، به استثنای کرانه باختری رود اردن و نوار غزه. پس از جنگ ۱۹۶۷، اسرائیل کرانه باختری، بلندی‌های جولان، مزارع شبعا و نوار غزه را اشغال کرد که در پی آن، قطعنامه‌هایی مانند ۲۴۲ تصویب شد که بر لزوم بازگشت اسرائیل به مرزهای قبل از ۱۹۶۷ تاکید داشتند و تشکیل کشور فلسطینی در نوار غزه و کرانه باختری را مورد توجه قرار دادند. وی با اشاره به اینکه دولت نتانیاهو و راست‌گرایان اسرائیل با این موضوع مخالفند و تشکیل دو دولت را نمی‌پذیرند،ادامه می دهد؛ آن‌ها معتقدند که فلسطینی‌ها باید به جای دیگری بروند و در اسرائیل ادغام شوند. پس از قانون سال ۲۰۱۸، شهروندان اسرائیلی نیز طبقه بندی شدند و یهودیان به عنوان شهروندان درجه اول محسوب می‌شوند که این امر، اسرائیل را به یک حکومت آپارتاید تبدیل کرده است. تقوی نیا تاکید بر اینکه اروپایی‌ها و دموکرات‌ها در آمریکا با دیدگاه راست‌گرایان اسرائیل مخالفند و معتقدند اسرائیل نمی‌تواند فلسطینی‌ها را بیرون کند و یک دولت در تمام فلسطین تشکیل دهد،یادآور می شود؛به دنبال راهکاری میانه هستند که فلسطینی‌ها در کرانه باختری و نوارغزه دارای دولت باشند و با اسرائیل صلح کنند. متاسفانه، مانندطرح مشابهی که عرفات پذیرفت و با کارشکنی اسرائیل به نتیجه نرسید و تشکیل دولت فلسطینی محقق نشد. وی با بیان اینکه اروپایی‌ها و دموکرات‌ها معتقدند نتانیاهو با اقدامات خود، در حال اتلاف وقت است و نتیجه‌ای جز خدشه‌دار شدن اعتبار متحدان اسرائیل ندارد،ادامه می دهد؛ آن‌ها با اعتراضات داخلی مواجه هستند که چرا از جنایات اسرائیل حمایت می‌کنند و توجیهی برای افکار عمومی خود ندارند. این تحلیگر سیاسی در مورد دلایل اصلی مطرح کردن بحث تشکیل کشور فلسطین از سوی اروپایی ها،می گوید؛یکی از دلایل اصلی این مسئله رفع اتهام حمایت از جنایات اسرائیل و ارائه پاسخی به افکار عمومی است،علاوه بر این، اروپا خطر اصلی را در اوکراین می‌بیند و معتقد است باید تمام توان غرب در این جبهه متمرکز شود،جنگ اسرائیل در غزه، جنگی بی سرانجام است و نتیجه دلخواه نتانیاهو را در پی نخواهد داشت. بنابراین، اروپایی‌ها می‌خواهند با فشار بر اسرائیل، راه را برای روی کار آمدن میانه‌روها یا چپ‌گراها هموار کنند.

در پایان تقوی نیا خاطرنشان می کند؛ به طور خلاصه، دو دلیل اصلی برای تلاش اروپا در جهت به رسمیت شناختن کشور فلسطینی وجود دارد: نخست  تمرکز بر بحران اوکراین و جلوگیری از شکست این کشور در برابر روسیه است و نکته دوم، پاسخگویی به افکار عمومی داخلی و سرپوش گذاشتن بر حمایت از جنایات اسرائیل، البته باید توجه داشت که تشکیل کشور فلسطینی در کنار اسرائیل، سرابی بیش نیست و یهودیان یا فلسطینی‌ها در این سرزمین باقی خواهند ماند. مردم فلسطین و اسرائیل نیز این گزینه بینابینی را نمی‌پذیرند. به همین دلیل، نتانیاهو با جنایت، کشتار، ترور و گرسنگی دادن، سعی در بیرون راندن مردم غزه دارد تا پس از آن، به سراغ کرانه باختری رود اردن برود.