
گزارش زمان آنلاین از نحوه اطلاع رسانی خداوندان اخبار تکذیب شده
جریانسازی بر پایه کذب؛ از واشنگتن تا لندن، از اکسیوس تا ایراناینترنشنال
تیر ۲۶, ۱۴۰۴یک خبر مشکوک و تأییدنشده از سوی یکی از رسانههای جریان اصلی غربی (مانند اکسیوس و یا واشنگتنپست و .... ) منتشر میشود و هدف آن تأثیرگذاری کوتاهمدت و ایجاد یک فضای رسانهای مشخص است. در قدم بعد، شبکهای از رسانههای فارسیزبانِ وابسته و خودفروخته، وارد عمل میشوند تا خبر را به سطح افکار عمومی داخل ایران منتقل کنند.
در روزهایی که فضای رسانهای ایران و جهان مملو از تحولات حساس منطقهای و مذاکرات پشتپرده است، برخی رسانههای غربی با انتشار اخبار کذب، عملاً به بازیگران فعال در عرصه جنگ روانی تبدیل شدهاند. خبری که اخیراً رسانه آمریکایی اکسیوس منتشر کرد و مدعی شد ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه با غنیسازی صفر درصدی در ایران موافقت کرده است، یک حلقه از زنجیرهای طولانی از اخبار جهتدار و نادرست بود؛ زنجیرهای که هدفی جز مهندسی افکار عمومی ندارد.
ماجرا از این قرار است که اکسیوس با استناد به منابع نامشخص و به سبک همیشگیاش، مدعی شد که در جریان دیدار اخیر پوتین با مقامات ایرانی، توافقاتی درباره توقف کامل غنیسازی اورانیوم از سوی تهران صورت گرفته و مسکو نیز با آن موافقت کرده است. این ادعا، بدون ارائه هیچ سندی و بدون نقل قول رسمی از مقام روس یا ایرانی منتشر شد، اما چیزی نگذشت که سخنگوی رسمی کرملین، دیمیتری پسکوف، با قاطعیت تمام آن را تکذیب کرد و گفت: «چنین مسألهای اساساً مطرح نشده و محتوای گزارش منتشرشده ساختگی است.»
نکته تأملبرانگیز اما اینجاست که بلافاصله پس از انتشار این گزارش کذب، رسانههایی چون «بیبیسی فارسی»، «ایران اینترنشنال» و برخی رسانههای فارسیزبان دیگر، آن را بهعنوان یک خبر رسمی دستبهدست کرده و بر پایه آن تحلیل، مصاحبه و گفتگو ترتیب دادند. مخاطبانی که به دلایل مختلف، این پلتفرمها را دنبال میکند، با بمبارانی از تحلیلهای اشتباه روبهرو میشود، در حالی که هیچگاه از سوی این رسانهها شاهد بازتاب تکذیبیه کرملین با همان شدت و جدیت اولیه نیستیم.
این اتفاق نخستینبار نیست که رخ میدهد. ادعای واشنگتنپست مبنی بر آگاهی ایران از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و تلاش حماس برای متقاعد کردن ایران برای همکاری در این حمله، ادعای والاستریتژورنال مبنی بر ارسال نامهای به رئیسجمهور وقت آمریکا توسط رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۴، ادعای آسوشیتدپرس مبنی بر اینکه ایران در آستانه انعقاد قرارداد و واردکردن پنهانی ۱۳۵۰ تن سنگ اورانیوم پالایش شده از قزاقستان است، تنها نمونههایی از ادعاهایی هستند که همگی تکذیب شدهاند و در عین حال این رسانه های وابسته انواع تولیدات را بر محور این دروغ ها ساخته و پرداخته اند.
به هر حال این سناریو تکراریست: یک خبر مشکوک و تأییدنشده از سوی یکی از رسانههای جریان اصلی غربی (مانند اکسیوس، واشنگتنپست، والاستریت ژورنال یا آسوشیتدپرس) منتشر میشود و هدف آن تأثیرگذاری کوتاهمدت و ایجاد یک فضای رسانهای مشخص است. در قدم بعد، شبکهای از رسانههای فارسیزبانِ وابسته و خودفروخته، وارد عمل میشوند تا خبر را به سطح افکار عمومی داخل ایران منتقل کنند. این چرخه حتی اگر بعدها با تکذیب یا افشاگری مواجه شود، تأثیر اصلی خود را گذاشته است که تخریب افکار عمومی، القای بیثباتی، ایجاد چنددستگی سیاسی یا تضعیف نهادهای داخلی است.
چنین الگوهایی، نه صرفاً اشتباه رسانهای که نوعی مهندسی ادراک است؛ یک جنگ نرم تمامعیار که در آن، خبر کذب فقط یک ابزار است. نکته مهم اینجاست که این مدل فعالیت رسانهای، آشکارا در تضاد با اصول حرفهای روزنامهنگاری، همچون «راستیآزمایی منبع»، «بیطرفی»، «مستندسازی» و «شفافیت» قرار دارد. اما ظاهراً در برخورد با موضوعات مرتبط با ایران، این اصول بهراحتی قربانی اهداف سیاسی میشوند.
نکته نگرانکننده دیگر، سرعت و حجم بازنشر چنین اخباری در فضای مجازی است. پلتفرمهای اجتماعی که امروزه مهمترین منبع خبر برای بخش وسیعی از مردم به شمار میروند، با الگوریتمهایی که بر مبنای سرعت و جذابیت عمل میکنند، عملاً در خدمت این جریانسازی قرار میگیرند. کاربران بدون فرصت تأمل یا راستیآزمایی، اخبار را بازنشر میکنند، و بهاینترتیب یک واقعیت ساختگی شکل میگیرد؛ واقعیتی که نه بر اساس دادههای معتبر، بلکه بر پایه سیاست رسانهای غربی و اهداف خاص آنها تنظیم شده است.
در این شرایط، مسئولیت رسانههای داخلی و حتی نخبگان رسانهای بسیار سنگینتر از گذشته است. مقابله با این موجهای مصنوعی، تنها با واکنشهای دیرهنگام یا انتشار تکذیبیه ممکن نیست. باید در سطحی راهبردیتر، روایتهای مبتنی بر حقیقت و تحلیلهای دقیقتر ارائه شود تا مخاطب، در مواجهه با این اخبار، از ابزار شناخت و درک صحیح برخوردار باشد.
در نهایت، آنچه در ماجرای خبر کذب اکسیوس و واکنش تند کرملین رخ داد، فقط یک نمونه از دهها سناریوی مشابه در سالهای اخیر است. رسانههایی که برای اهداف سیاسی، حقیقت را قربانی میکنند، نه تنها به اعتماد عمومی ضربه میزنند، بلکه عملاً به بخشی از پروژه بیثباتسازی منطقهای بدل میشوند. پرسش اساسی اما همچنان باقی است: آیا زمان آن نرسیده که مخاطبان فارسیزبان نیز با نگاهی منتقدانهتر به منابع خبری خود بنگرند؟
خبرهای مرتبط
- بازداشت خبرنگاران خارجی پس از تصویربرداری از پالایشگاه حیفا — خرداد ۲۷, ۱۴۰۴