نرخ مثبت ازدواج و اما و اگرهای فرهنگی، اقتصادی!
الهام آمرکاشی
آمار ازدواج در پاییز۱۴۰۰ درحالی نشاندهندۀ رشد ۷.۲ درصدی بود که در روزهای گذشته نیز نرخ مثبت ازدواج در پایگاههای خبری بارگذاری شد و به اعتبارِ جداول مطرح در این زمینه، بعد از سالها منفیبودن نرخ ازدواج، این رقم در دو سال شیوع کرونا به شکل متوالی مثبت شد.
اگرچه به باور کارشناسانِ امر در این راستا، نبودِ تشریفات و عدم برگزاری مراسم متعدد در این زمینه، یکی از دلایل اصلی در روند افزایشیِ ازدواج در کشور محسوب میشود که بسیاری از عوامل تأثیرگذار چون بحران بیکاری، شغلهای پارهوقت، افزایش سرسامآور اجارهبهای مسکن و تورم در قریب به اکثریت انواع و اقسام کالاهای سفره خانوار، ازجمله موارد حائز اشاره است که میتواند به رکود و شیب تنزلی در نرخ ازدواج کمک کند. چند وقت گذشته، درحالی وحید یامینپور- معاونت جوانان وزارت ورزش و جوانان از نرخ مثبت ازدواج در سال ۱۴۰۰ برای دومین سال پیاپی خبر داد که به گفتۀ وی «در سال ۱۴۰۰ تعداد ۵۶۸۹۳۰ ازدواج کردند که نسبت به تعداد ازدواج در سال ۹۹ که عدد۵۵۶۷۳۱ بوده رشد داشتهایم» و در این زمینه همراستا با اخبار مذکور، طبق آمار منتشره مرکز آمار ایران درسال ۹۹، ۱۱ هزار و ۷۱۵ طلاق با طول مدت ازدواج کمتر از یک سال طی سال گذشته به ثبت رسیده که امر این در حالیاست که طول مدت ازدواج بیشتر طلاقهای ثبتشده در سال گذشته تنها بین یک تا پنج سال بوده است!
بند مطرح اگرچه به زنگ خطر ازدواجهای کوتاهمدت اشاره دارد که مواردی در این راستا قابل رصد است:
«در سال ۹۹ طول مدت ازدواج ۱۱هزار و ۷۱۵ طلاق ثبت شده کمتر از یک سال و طول مدت ازدواج ۵۱ هزار و ۲۷۰ رویداد طلاق ثبت شده بین یک تا پنج سال بوده است. از سوی دیگر ۷۸۰۹ رویداد طلاق نیز با طول مدت ازدواج بالغ بر ۲۹ سال در سال ۹۹ به ثبت رسیده است. همچنین آنچه از آمارها بر میآید این است که طول مدت ازدواج بیشتر طلاقهای ثبت شده در سال ۹۹ بین یک تا پنج سال بوده است؛ یعنی در اغلب موارد تنها یک تا پنج سال کامل از زمان رخداد رویداد ازدواج گذشته بوده است که در نهایت این ازدواجها به طلاق ختم شدهاند». این موارد درحالی هشدار بر ازدواجهایی با طول عمر کوتاه دارد که به استنادِ آمار منتشرشده از سوی مرکز آمار ایران، درحالی ۱۵۸ هزار و ۹۹۲ رویداد ازدواج و ۴۱ هزار و ۷۵۷ رویداد طلاق در بهار ۱۴۰۰ به ثبت رسیده است که این آمار در قیاس با آمار مشابه خود در بهار ۹۹ خبر از رشد ۲۳.۶ درصدی «ازدواج» و ۱۶.۴ درصدی «طلاق» میدهد. در دوسال گذشته آمار و جداول در این زمینه از نرخ مثبت ازدواج و طلاق در در دو کفۀ نسبتاً همسان خبر میدهد، یعنی به همان میزان که نرخ ازدواج در مدار صعودی قرار گرفته است، نرخ رشد طلاق هم، اعداد قابل توجهی را عرضه کرده است. در این زمینه و به گفتۀ مسئولان مطرح، دو گزینۀ فرهنگ و اقتصاد، درحالی به تناسب در فراز و فرود منحنی ازدواج و طلاق تأثیرگذار قلمداد میشوند که بازسازی و بهسازیِ دو مقولۀ مذکور از اولویتهای جامعهمحور در بازهزمانیِ کنونی محسوب میشود. گزارشی جامع در این راستا تأکید براین مهم دارد که؛ «تورم، شرایط کسبوکار خانواده را بدتر میکند و بدین وسیله از طریق کاهش مصرف خانوار و اوقات فراغت باعث کاهش سودمندی ازدواج میشود»، از منظری دیگر «بیثباتی قیمتها ممکن است در برنامهریزی مالی زوجهای ازدواجکرده، اختلال ایجاد کند که میتواند منجر به افزایش آمار طلاق شود. صنعتیشدن و شهرنشینی نیز تغییرات ساختاری به دنبال خود آورد و نهاد خانواده نیز از این تغییرات تأثیر پذیرفت، چرا که این دو عامل نقش مهمی در کاهش باروری و افزایش امید به زندگی داشت و در نتیجه زمینه برای تحصیلات و مشارکت زنان فراهم شد، سن ازدواج و فرزندآوری بالا رفت و به دنبال آن فردگرایی، افزایش توقعات و انتظارات از زندگی زناشویی و افزایش درآمد زنان، تأثیر مهمی در افزایش طلاق داشته است». در برآیند مطلب، تمرکز بر این مقوله میتواند به ارائه راهبردهای نتیجهبخش کمککننده باشد: «رابطه مستقیم و معناداری بین متغیر طلاق و بیکاری مردان و تورم و شهرنشینی وجود دارد. پس میتوان ادعا کرد با افزایش بیکاری مردان و تورم و میزان شهرنشینی، آمار طلاق افزایش مییابد». از جانبی دیگر درحالی نرخ مثبت ازدواج طی دوسال گذشته تا کنون، نویدبخش بوده که انشعابهای فرهنگی در ترسیم کلی اجتماعِ فعلی از مقوله زندگی مشترک، تا حد بسیار زیادی تغییر کرده و بر اساس گزارش مرکز آمار ایران در آبانماه ۱۴۰۰، «در یک دهه گذشته میزان ازدواج ۳۶ درصد کاهش و میزان طلاق حدود ۲۸ درصد افزایش داشته و میتوان گفت نهاد خانواده در وضعیت هشدار قرار گرفته است». تأکید بسیاری از گزارشهای متعدد در این راستا بر این مهم است که: «در شرایطی که شبکههای ماهوارهای پخشکننده فیلم و سریال و محتواهای اینترنتی (مجاز و غیرمجاز)، به وفور در دسترس است، غیرقابل انتظار نیست که برخی الگوهای زیست غربی (یا غیر ایرانی) رواج پیدا کند و متأثر از آن، پایداری خانوادهها متزلزل شود». این بندِ معنادار اگرچه به عنوان پاراگرافی کلیشهای، بدون توجه دولتمردانِ فرهنگی به حاشیه سپرده شده است که بلاتردید تغییرات اجتماعی- فرهنگی در بینش خانوادهها، به رشد روزافزون طلاق در کشور کمک کرده و پایداری در ازدواجهایی که از سال گذشته تا کنون رشد مطلوبی داشته را در معرض خطر قرار داده است.
با توجه به دو مؤلفه فرهنگی- اقتصادی و کارکرد مؤثر این دو مهم در نرخ مثبت ازدواج و ثبات زندگیهای دو نفره، آنچه در بازهزمانی فعلی قابل تمرکز است، رصد برنامهریزیهای مبتنی بر فرهنگ و اقتصاد در جامعه حاضر است و تمرکز بر ارائه راهکارهایی با تکیه بر دوام زندگیهای مشترک و رشد روزافزون فرزندآوری و مسائل ریشهدار در این زمینه که نگاه فوریتی بر این مقوله را از سوی صاحبنظران در این راستا در ضربالاجل مشخص خواهان است و باید منتظر بود و دید آیا دوام ازدواجها در اجتماع فعلی، رشد حائز اهمیتی را از آنِ خود خواهد کرد یا خیر!
elhamamerkashi@ymail.com