نجاتِ «ایران سالمند» وَ راهکارهایی که همچنان مغفول است!
الهام آمرکاشی
«سخنگوی وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه از سال ۱۴۰۸ تا ۱۴۱۲ تعداد دانشآموزان از ۱۷ میلیون نفر به ۱۲ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر میرسد، مطرح کرد: باید بتوان با سیاستهای جوانی جمعیت این عدد را تغییر داد».
به گفتۀ علی فرهادی: «تعداد دانشآموزان ما تا سال ۱۴۰۸ تقریباً ثابت خواهند ماند و تغییر چندانی نخواهد کرد. متأسفانه تعداد دانشآموزان از سال ۱۴۰۸ به بعد و تا سال ۱۴۱۲ دوباره به عدد ۱۲ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر خواهد رسید؛ یعنی این نمودار ما یک دامنه داشته که به قله رسیده و دوباره به دامنه قبلی برمیگردد، لذا امیدوارم سیاستهای جوانی جمعیت و حمایت از نهاد خانواده باعث شود تعداد دانشآموزان مجدداً بالا برود».
بند مذکور در حالی شهریوماه جاری مطرح و با بازتاب کمرنگ به فراموشی سپرده شد که مقوله «جوانی جمعیت» چندین سال است که به کرات از سوی مسئولان اجتماعی- فرهنگی تبیین میشود و همچنان تعبیه زیرساختهای اصولی در این زمینه -بدون توجه به آینده پیری جمعیت در کشور- در هالهای از نادیدهانگاری قرار دارد.
«براساس پیشبینیها، تا سال ۲۰۵۰ میلادی جمعیت سالمندان در ایران به بیش از۲۶ میلیون نفر افزایش مییابد! کارشناسان میگویند در حالی که در طول ۴۰ سال گذشته درصد سالمندان ما دو برابر شده و از ۵ درصد به ۱۰ درصد رسیده است؛ در آینده این رشد جمعیت سالمند طی ۲۰ سال اتفاق خواهد افتاد؛ به عبارت دیگر تا ۲۰ سال آینده ۱۰ درصد جمعیت فعلی سالمندان به ۲۰ درصد میرسد و در سال ۱۴۳۰ جمعیت سالمندان به بیش از ۳۰ درصد خواهد رسید و در سال ۱۴۳۰، تقریباً ۲۶ میلیون نفر از جمعیت کشورمان سالمند خواهند بود»!
در این زمینه مجید ابهری کارشناس مسائل اجتماعی با بیان اینکه راهکار عبور از بحران سالمندی، کارآفرینی، اشتغالزایی، ترویج فرهنگ ازدواج و سادهزیستی میان جوانان است، معتقد است: «متأسفانه با وجود اینکه ایران در ۳۰ سال گذشته بالاترین میزان سرعت کاهش نرخ موالید را در دنیا به خود اختصاص داده، جمعیت کشورمان با سرعت فزایندهای در حال پیری است و حتی تأمین نیروی انسانی و مولد در دهههای آینده با چالش جدی مواجه خواهد بود، اقدام خاصی به جز تصویب «قانون جوانی جمعیت» برای اصلاح رویه جمعیتی کشور انجام نشده است و با وجود تذکرات صریح و پی در پی مقام معظم رهبری در زمینه جمعیت، اقدامات درخور توجهی که تأثیرات محسوسی برای اصلاح شاخصهای جمعیتی کشورمان داشته باشد، شاهد نبودهایم».
به گفته وی؛ «بخشی از تسریع روند پیری جامعه ناشی از دشواریهای ازدواج جوانان به دلیل کاهش میزان اشتغال، پایین بودن درآمد، گرانی مسکن و در مرحله بعد دشواریهای فرزندآوری از جنبه هزینههای بالای بارداری، تغذیه گران مادران و کودکان و بالا بودن شهریه مهدکودکها به عنوان عوامل محیطی کاهش فرزندآوری است. همچنین مشکلات فرزندآوری در شهرها نسبت به شهرهای حاشیهای و مرزی و نیز بخشهای روستایی به مراتب بیشتر است، به همین دلیل به نظر می آید مقوله فرزندآوری در شهرها چندان جدی گرفته نشده و بیتوجهی به این موضوع زمینهساز افزایش و تسریع روند سالمندی جامعه خواهد شد».
به اعتقاد ابهری؛ «با اینکه مسئولان میل قابل توجهی به افزایش جمعیت دارند و در این زمینه بسیار سخن گفته شده است، اما جوانسازی جمعیت و افزایش فرزندآوری با برگزاری جلسات، سخنرانی، نوشتن مقاله و حضور در همایش حل نمیشود و مشکلات حاصل از سالمندی جمعیت کاهش نمییابد، بلکه راهکار عبور از بحران کارآفرینی، اشتغالزایی، ترویج فرهنگ ازدواج و سادهزیستی میان جوانان و ساخت مسکن ارزان و اعطای امتیازاتی مانند زندگی در خانههای رایگان طی زمان مشخصی برای خانوادههای نوپا است».
محمدرضا عباسی جامعهشناس نیز در خصوص سالخوردگیِ جمعیت در کشور میگوید: «وارد فاز اول سالخوردگی جمعیت شدهایم و تا چند سال آینده جزو یکی از کشورهای سالخورده دنیا هستیم. طی چند سال آینده نیروی کار در ایران به شدت کاهش مییابد و در این شرایط باید بهرهوری نیروی کار تا ۸۰ درصد افزایش یابد، اما با توجه به وضعیت اقتصادی و اجتماعی که در کشور داریم بعید است بتوانیم به این بهرهوری برسیم، فرصت جبران پیری جمعیت در کشور ما بسیار کم است. وی معتقد است: کاهش جمعیت یک بحث جهانی است که با بررسیهای انجام شده عوامل مستقیم و غیرمستقیم اثرگذار بر کاهش باروری تعیین شده است و در این زمینه چند مانع جدی وجود دارد؛ ازجمله: بالارفتن سن ازدواج، فراهم نبودن امکانات اقتصادی و معیشتی، ادامه تحصیل، روابط نادرست دختر و پسر، کاهش درآمدها، سیاستهای جمعیتی نادرست، افزایش ناباروری زوجها و هزاران علت دیگر که در نهایت کاهش جمعیت را به دنبال دارد».
همچنین صالح قاسمی جمعیتشناس با اشاره به اینکه سونامی سالمندی در ایران پیامدهای فاجعهبار روانی و اقتصادی خواهد داشت، معتقد است: «در ابعاد ملی در ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، پزشکی و سیاسی به دلیل ساختار جمعیت بسیار آسیب خواهیم دید، به این معنی که ساختار اقتصاد اولین ساختاری است که از سالخوردگی جمعیت صدمه میبیند و نیروی کار کاهش پیدا میکند، لذا به نیروی کار خارجی محتاج میشویم».
وَ در حالی زنگ خطر پیری جمعیت از سالهای گذشته تا کنون پیاپی و ممتد از سوی کارشناسان اجتماعی به صدا درآمده که راهکارهای ارائهشده همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد و هشدارِ این مهم در قالب گفتمانهای میزگردی و جلسات معمول خلاصه میشود.
با توجه به برآیند اجمالی و آیندهای که آمار و گزارشات موجود، از پیری جمعیت آن به وضوح سخن میگوید؛ انتظار میرود موضوع جوانی جمعیت به جد از سوی مسئولان ذیربط مورد پیگیری قرار گیرد و با تمرکز بر راهکارهای موجود در این راستا بتوان به ترسیمِ آیندۀ ایران جوان امیدوار بود.
Elhamamerkashi@ymail.com