گفتگویی کوتاه زمان با نویسنده کتاب «دراماتورژی انصراف»
در واپسین روزهای سال ۱۳۹۹، کتابی پژوهشی در خصوص انصراف اهالی تئاتر از سی و هشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر به چاپ رسید. «دراماتورژی انصراف» دومین کتاب رویا سلیمی است. وی پیش از این در سال ۱۳۹۷ کتابی تحت عنوان «جامعه در حرکت» منتشر کرد که گزیدهای از چهل نقد فیلم و تئاتر در میانه دهه ۹۰ است. این روزنامه نگار حوزه تئاتر و سینما، در «دراماتورژی انصراف» پژوهشی میدانی با نظرسنجی از مخاطبان و اهالی تئاتر انجام داده و حاصل این کار پژوهشی در قالب کتابی از سوی انتشارات تاریخ و ادب به چاپ رسیده است. در ادامه گفتگویی کوتاه با نویسنده میخوانیم.
ایده شکلگیری تالیف این کتاب چگونه به وجود آمد؟
در پی انصراف برخی هنرمندان از حضور در جشنوارههای فجر سال ۱۳۹۸، دیدگاههای متفاوتی پیرامون این تصمیم شکل گرفت. نظرات مثبت و منفی بازتاب فراوانی در رسانهها و مطوبعات پیدا کرد. اما در میان نظرات اهالی فرهنگ، نظر مخاطبان در عرصههای رسمی و رسانههای مرجع انعکاسی نداشت. گویی آنها در این چرخه هیچ جایگاهی ندارند. به همین دلیل ایده طرح پرسشنامه و نظرخواهی از آنها نسبت به این تصمیم در ذهنم شکل گرفت.
در این پژوهش تنها از مخاطبان و اهالی تئاتر نظرخواهی شده است، در صورتی که در دیگر رشته های هنری هم این انصراف رخ داده بود، چرا در مورد مخاطبان دست به انتخاب زدید و محدود به اهالی تئاتر شدید؟
بله در جشنوارههای فجر سینما، شعر، موسیقی و هنرهای تجسمی شاهد انصراف هنرمندان بودیم اما آنها در مقایسه با تئاتر به مخاطب در زمان خلق اثر نیازمند نیستند و بلعکس. مثلا هنری مانند سینما که فیلم مدتها قبل از جشنواره تولید شده یا در شعر، تجسمی و… ارتباط چهره به چهره و همزمان با مخاطب جزو لاینفک آنها نیست. اما در تئاتر براساس تعریف کلاسیک، A نقش B را برای c ایفا میکند. حضور توامان هنرمند و مخاطب در لحظه انکارناپذیر است. تئاتری را تصور کنید که عنصر c از آن حذف شود، عملا از ماهیت و ذات خود تهی میشود و تبدیل به چیز دیگری با اسامی متفاوت خواهد شد. بنابراین حضور دو سوی هنرمند و مخاطب در هنر تئاتر قابل اهمیت و انکارناپذیر است.
در عنوان کتاب ذکر کردهاید «انصراف از سی و هشتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر از دیدگاه هنرمندان، مسئولین و مردم» علاوه بر مردم یا مخاطب، به نظرخواهی از هنرمندان و مسئولین هم پرداخته اید؟
خیر. ساختار کلی کتاب علاوه بر اینکه برای گردآوری دادهها از طریق پرسشنامه استفاده شده است، جنبه دیگری هم در بردارد و آن ماهیت تاریخی و ثبت این اتفاق نادر در عرصه فرهنگ است. در دنیای رسانه زده امروز که روزانه خبرهای متعدد و متنوعی مخابره میشود و مخاطب با بمباران اطلاعاتی مواجه است، ایستادن و تامل بر خبری که میتواند سرنوشت مهمترین رویداد تئاتری کشور را تحت تاثیر قرار دهد، به راحتی امکان گذر کردن را به پژوهشگر و روزنامهنگار نمیدهد. تامل و گردآوری تمام دیدگاهها و نظرات حول این اتفاق، در کنار اینکه به بیان مسئله و شرح ماوقع برای ورود به موضوع نظرخواهی از مردم میانجامد، ضمنا قابلیت تاریخنگاری این واقعه را نیز به پژوهشگر میدهد. ضمن اینکه در گویههایی که برای پرسشنامه تنظیم شده و از مخاطبان سوال میشود، دقیقا به برخی از واکنشها که از سوی مسئولین و هنرمندان صورت پذیرفته نیز اشاره میشود و از مخاطبان نسبت به آن واکنش نظرخواهی صورت پذیرفته است. این نکته میتواند در نتیجه نهایی پژوهش که نگاه کلی و علمی به این اتفاق است، رویکردی همه جانبه و چند وجهی به مسئله را قابل دسترسی سازد.
چقدر میتوان به عنوان پژوهشی مردمنگارانه به این کتاب نظر کرد؟ با توجه به اینکه جامعه آماری شما تنها ۱۹۲ نفر از مخاطبان را دربرگرفته است؟
کتاب داعیه رویکرد مردم نگارانه نداشته است. یا اینکه نسبت به علاقمندان به جشنواره تئاتر فجر دست به مخاطب شناسی برای شناخت جایگاه تئاتر فجر زده باشد. آنچه که در این پژوهش به دنبال آن بودیم اساسا نظر مردم نسبت این انصرافهاست. اینکه تا چه میزان موافق این شیوه از واکنش نسبت به مسائل مختلف از سوی هنرمندان هستند.
نکته دیگر در مورد جامعه آماری، با توجه زمان محدودی که از پروسه ایده تا طرح پرسشنامه و پرسشگری از مخاطب شامل شده، حقیقتا زمان اندکی بود. چراکه با شروع جشنواره در زمان برگزاری امکان پرسشگری برای ما حاصل میشد. ضمن اینکه تنظیم پرسشنامه هم زمان بر بود و فرصت را برای استفاده از نظر بیشتر مخاطبان از ما سلب کرد. در نهایت ۲۰۰ پرسشنامه تهیه شد که از میان آنها ۱۹۲ پرسشنامه صحیح و قابل بررسی مورد ارزیابی قرار گرفت.
چه مشکلاتی پیش روی انجام پژوهش شما قرار داشت؟
نکته اول اینکه به دلیل حساسیت موضوع، بسیاری از مخاطبان علاقهای به پاسخگویی نداشتند. برخی از آنها زمان کافی در اختیار نداشتند و ضمن اینکه در زمان برگزاری جشنواره، هوای سرد بهمن ماه، امکان ایستادن طولانی مدت و پاسخ به سوالات را برای برخی دیگر از مخاطبان مشکل کرد. در کنار این مسائل، با توجه به اینکه این پژوهش مورد حمایت نهاد و ارگانی نبود، امکان پرسشگری از مخاطبان در سالنهای نمایش و در لابی انتظار فراهم نبود و ما باید صبر میکردیم تا مخاطبان بعد از تماشای نمایش اگر فرصت و تمایل داشته باشند به پرسشهای ما پاسخ دهند. اغلب قبل از اجرای نمایش هم با مشکل کمبود وقت و استرس برای شروع نمایش و جا ماندن از سوی مخاطبان مطرح بود.
در مدت انجام پژوهش اتفاق جالب یا خاطرهای که امکان بازگویی آن باشد برای شما فراهم هست؟
برای من جالب بود که در کنار مخاطبان تئاتر، اهالی تئاتر هم خیلی از این پرسشنامه استقبال میکردند و عموما اذعان داشتند که بالاخره یک نفر هم میخواهد نظر آنها را نسبت به این مسئله جویا شود. ضمن اینکه حتی عدهای از گروههای انصرافی علی رغم اینکه از جشنواره انصراف داده بودند، در بیرون تماشاخانهها و محوطه تئاتر شهر حضور داشتند و برای تماشای دیگر آثاری که اجرا میشد حضور داشتند. جالب است بدانید که چند نفر از آنها خیلی خوشحال بودند که قرار است نگاهی علمی و منطقی به دور از حواشی و موجهای خبری به تصمیم آنها گرفته شود و برای من آرزوی موفقیت داشتند و خیلی پیگیر انعکاس نتایج پرسشنامه بودند و اصرار میکردند هر چه زودتر کار را به نتیجه برسانم.