فرهنگ پُک؛ آسیبی که نیازمند درمان است
الهام آمرکاشی
آمار میگوید: «سیگارکشیدن، هرساله بیش از ۳۷ هزار نفر را در دنیا میکشد، آمار کشتار بهوسیله سیگار چندبرابر بیشتر از تصادفات، خودکشی و ایدز است و درحالی، هرساله هزاران نفر بر اثر سیگارکشیدن میمیرند که در حقیقت نزدیک به ۹۰درصد از آنها برای اولینبار قبل از ۱۸سالگی سیگار کشیده بودند»!
جامعهشناسان متعدد در حالی موارد پرتکراری چون: حلقه دوستان، پیروی از والدین، مشکلات رفتاری و عدم حمایت خانوادگی، استرس و فرهنگ عامه را ازجمله موارد کلیدی در مصرف دخانیات در نسل نوجوان، عنوان میکنند که به اعتبار گزارشات متوالی و نگاه گذرا بر هرم کلیِ جامعه، مؤلفۀ «فرهنگ عامه» از اثرگذارترین اضلاع قابل بحث در این آسیب است. فرهنگی که این روزها در سریالهای نمایش خانگی نیز بیش از گذشته در کاراکترهای قابل جذب توسط نوجوانان در حال تکرار است و نمیتوان با وجود چنین فرهنگسازی در بستر رسانهای، شاهد نمای خارجی این مهم در بستر جامعه، فارغ از نوجوانان بدون ژست پُک بود!
ابوالقاسم عیسیمراد -دکترای روانشناسی و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی- ضمن اشاره به افزایش مشکلات ناشی از مصرف سیگار در جامعه معتقد است: «سودجویی و تبلیغات به سمتی پیش رفته که حتی در ایران قبح سیگارکشیدن برای خانمها از بین رفته و پسربچههای کمسن و سالی را در خیابان میبینیم که دنبال خرید سیگار و مصرف آن هستند». عیسیمراد با تبیین این مهم که «مصرف سیگار یک نوع رفتار است؛ رفتاری که به فرد و هیجانات و اضطراب، اندوه، شادی و موقعیتهایی که در آن حضور دارد، دخیل بوده و بعد از مدتی نیاز به سم نیکوتین در خون، فرد را مشتاق کشیدن سیگار میکند»؛ تأکید دارد: «کشیدن سیگار، یک فعالیت جایگزین است؛ زیرا فرد در جامعه پرتنش و مملو از اضطراب و هیجان امروزی، برای تخلیه فشارهای روحی و روانی خود، آن را انجام میدهد. این موضوع، یک واکنش خارجی است که سرمنشأ آن، تنشهای داخلی است. البته این مقوله، جدا از اعتیاد به نیکوتین است. افراد غیرسیگاری نیز هنگام تنش و اضطراب، به اقدامهای مشابه روی میآورند؛ مانند جویدن ناخن، بازی با دکمه، حرکتهای سریع دست یا پا و مشغول شدن به کاری دیگر که ارتباطی با عامل استرسزا ندارد». وی همچنین با ورود به مقولۀ تبلیغات بازدارنده در این خصوص، تبلیغات سازنده منع مصرف دخانیات را زمانی آگاهیبخش میداند که همراه با عمل باشد و در این باره میگوید: «زمانی که فردی هشدار منع مصرف میدهد، خودش سیگاری باشد پس به جای هشدار، عملاً ترغیب کرده است؛ کاری که امروزه انجام میشود. اگر سیگار بد است که بد هم هست نباید در فیلمها و تبلیغات استفاده شود. پزشکی که هشدار میدهد، خودش نباید سیگار بکشد. نقش خانوادهها هم مشخص است. پدری که سیگار میکشد، فرزندش را عملاً به کشیدن سیگار ترغیب میکند».
رضا فریدی -درمانگر اعتیاد و فعال آسیبهای اجتماعی- نیز با اشاره به ضلعی دیگر در این موضوع با تکیه بر اینکه پایین بودن سطح سواد سلامت در جامعه و خانواده و گسترش باورهای غلط، میتواند انگیزه و گرایش به مصرف سیگار و قلیان را افزایش دهد، معتقد است: «برای مثال باور غلطی که در کشورمان وجود دارد این است که بخشی از جامعه و خانواده و نوجوانان معتقدند سیگار و قلیان اعتیادآور نیست یا اینکه سیگار و قلیان مشکلی برای سلامتی ایجاد نمیکند؛ این موارد ازجمله باورهای غلطی است که در بین مردم به ویژه قشر نوجوان وجود دارد».
و در حالی طبق آمار متعدد در این زمینه، هریک از گزینههای تنوعطلبی، هیجانخواهی زیاد و ویژگیهای اضطرابی و تمایل به انجام رفتارهای پرخطر میتواند تا حد زیادی از دلایل گرایش به مصرف مواد دخانی به شمار آید که غفلت از فرهنگسازی در خصوص این آسیب پُرتکرار و بیتفاوتی خانواده و بیتوجهیِ نهادهای مسئول در این امر، میتواند در درازمدت فاجعۀ شیوع اعتیاد، آسیبهای روحی- روانی و افزایش اختلالات ذهنی را برای قشر جوان جامعه به ارمغان داشته باشد. با توجه به آمار موجود در خصوص روند افزایشی مصرف دخانیات در جامعه و عدم فرهنگسازی مثمر در این زمینه در سطح جامعه- علیالخصوص رسانه ملی و پلتفرمهای نمایش خانگی- به نظر میرسد وقت آن رسیده تا در خصوص زوایای متعدد در این مبحث به صورت کلی، مسئولان وقت ورود کرده و بتوان دیدگاهی مؤثر در این خصوص ارائه داد تا جامعه بتواند شاهد آسیبهای اجتماعی کمتر که از این مهم نشأت میگیرد، باشد.
باید منتظر بود و دید؛ رویکرد تازه در این مسیر، از سوی کدام نهاد متولی اجرا خواهد شد و جامعه در آیندهای نه چندان دور، شاهد نسلی بدون پُکهای ممتد خواهد بود یا خیر!
elhamamerkashi@ymail.com