زیست مجردی وَ بحران جوانی جمعیت!
الهام آمرکاشی
در تقویم جهانی ۱۱ نوامبر؛ روز مجردها نامگذاری شده است؛ سرمنشأ این روز به چین برمیگردد، زمانی که در سال ۱۹۹۰ دانشگاه نانجینگ برای ارج گذاشتن به مجردی این روز را پایهگذاری کرد تا افرادی که مجرد هستند، فکر نکنند کمبودی در زندگی دارند و از آن لذت ببرند.
وَ از چندسال گذشته تا کنون و با تکثر اخبار در فضای مجازی؛ درحالی در این روز در غالب صفحات شبکههای اجتماعی عناوینی با ژست مجردی به تکرار خودنمایی میکند که مقولۀ خانواده در حال کمرنگشدن از فرهنگ اصیل جامعۀ ایرانی است.
بر اساس اطلاعات موجود، «سرعت رشد جمعیت سالمندی در کشور بسیار بالاست؛ به طوری که اکنون ۱۰ درصد جمعیت فعلی ایران را سالمندان تشکیل میدهند و در ۲۰ سال آینده این میزان سالمند در کشور به ۳۰ درصد افزایش مییابد». پیشبینیها حاکی از این امر است که به دلیل سقوط نرخ زاد و ولد با کاهش شدید جمعیت به عنوان یک چالش بزرگ جمعیتی مواجه خواهیم شد.
این آمار که به طور صریح بازگوکنندۀ این روایت است که ایران شدیدترین کاهش نرخ زاد و ولد را در میان کشورهای جهان به خود اختصاص داده است، تا حد قابل قبولی میان کارشناسان مطرح در این زمینه مورد پذیرش قرارگرفته و با صحبتهای بسیاری از مسئولان ذیربط در این مسیر، آنچه در انتهای چندسالِ آینده قابل رؤیت است، حجم گستردهای از کاهش نرخ زاد و ولد و بحران جمعیتی در کشور است.
بانکیپور؛ رئیس کمیسیون مشترک طرح جوانی جمعیت در مجلس شورای اسلامی درباره علت کاهش موالید در یک دهه گذشته میگوید: «از سال ۱۳۹۴ به بعد نرخ باروری در کشور رو به کاهش رفته است؛ دلیل اصلی این اتفاق این است که کسانی که در دوران تنظیم خانواده و کاهش تولد به دنیا آمده بودند به دوره مادرشدن رسیده بودند، طی ۱۰ سال گذشته نزدیک به ۲.۵ میلیون نفر از مادران ۲۵ تا ۴۰ سال کاهش یافتهاند و بیشترین آمار باروری نیز در این گروه سنی رخ میدهد».
جباری؛ رئیس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت نیز نقش مسائل فرهنگی در کاهش فرزندآوری را بیش از سایر مسائل میداند و میگوید: «ارتباط دادن کاهش فرزندآوری به مسائل معیشتی و اقتصادی، آدرس غلط دادن به مردم است؛ البته این به این معنا نیست که به وضعیت معیشتی افراد نیز بیتوجه باشیم و آن را بیتأثیر بدانیم اما مسائل فرهنگی بسیار بیشتر از مشکلات اقتصادی در افزایش تمایل به فرزندآوری دخیل است؛ یعنی انگارههای ذهنی زوجین در این باره دچار اشکال است که دچار کاهش جمعیت شدهایم. وی با اشاره به این که گزارههای غلط فرهنگی در مراکز بهداشتی و ارائه مشاورههای بارداری به زوجین درحال تبیین و اصلاح شدن است، میافزاید: باور به لزوم ازدواج در سن بالا، کافی بودن داشتن یک یا دو فرزند، تأخیر در فرزندآوری پس از ازدواج، عدم ازدواج مجدد افرادی که طلاق گرفته یا همسر خود را از دست دادهاند، زیاد بودن فاصله بین موالید، تأخیر در بارداری، از جمله باورهای نادرستی هستند که باعث کاهش فرزندآوری در سالهای اخیر شدهاند».
همچنین در این زمینه مجید ابهری کارشناس مسائل اجتماعی با بیان اینکه راهکار عبور از بحران سالمندی، کارآفرینی، اشتغالزایی، ترویج فرهنگ ازدواج و سادهزیستی میان جوانان است، معتقد است: «متأسفانه با وجود اینکه ایران در ۳۰ سال گذشته بالاترین میزان سرعت کاهش نرخ موالید را در دنیا به خود اختصاص داده، جمعیت کشورمان با سرعت فزایندهای درحال پیری است و حتی تأمین نیروی انسانی و مولد در دهههای آینده با چالش جدی مواجه خواهد بود، اقدام خاصی به جز تصویب «قانون جوانی جمعیت» برای اصلاح رویه جمعیتی کشور انجام نشده است و با وجود تذکرات صریح و پی در پی مقام معظم رهبری در زمینه جمعیت، اقدامات درخور توجهی که تأثیرات محسوسی برای اصلاح شاخصهای جمعیتی کشورمان داشته باشد، شاهد نبودهایم».
به گفته وی؛ «بخشی از تسریع روند پیری جامعه ناشی از دشواریهای ازدواج جوانان به دلیل کاهش میزان اشتغال، پایین بودن درآمد، گرانی مسکن و در مرحله بعد دشواریهای فرزندآوری از جنبه هزینههای بالای بارداری، تغذیه گران مادران و کودکان و بالا بودن شهریه مهدکودکها به عنوان عوامل محیطی کاهش فرزندآوری است. همچنین مشکلات فرزندآوری در شهرها نسبت به شهرهای حاشیهای و مرزی و نیز بخشهای روستایی به مراتب بیشتر است، به همین دلیل به نظر می آید مقوله فرزندآوری در شهرها چندان جدی گرفته نشده و بیتوجهی به این موضوع زمینهساز افزایش و تسریع روند سالمندی جامعه خواهد شد».
به اعتقاد ابهری؛ «با اینکه مسئولان میل قابل توجهی به افزایش جمعیت دارند و در این زمینه بسیار سخن گفته شده است، اما جوانسازی جمعیت و افزایش فرزندآوری با برگزاری جلسات، سخنرانی، نوشتن مقاله و حضور در همایش حل نمیشود و مشکلات حاصل از سالمندی جمعیت کاهش نمییابد، بلکه راهکار عبور از بحران کارآفرینی، اشتغالزایی، ترویج فرهنگ ازدواج و سادهزیستی میان جوانان و ساخت مسکن ارزان و اعطای امتیازاتی مانند زندگی در خانههای رایگان طی زمان مشخصی برای خانوادههای نوپا است».
وَ با برآیند موجود، درحالی موضوع بحران جمعیت از چندسال گذشته تا کنون به کرات از سوی مسئولان اجتماعی- فرهنگی تبیین میشود که همچنان تعبیه زیرساختهای اصولی در این زمینه -بدون توجه به آینده پیری جمعیت در کشور- در هالهای از نادیدهانگاری قرار دارد.
با توجه به فضای غالبِ تفکر انفرادی در کشور؛ باید منتظر بود و دید مسئولان اجتماعی- فرهنگیِ ذیربط در این زمینه، برای برونرفت از بحران موجود، چه مسیری را انتخاب کرده و میتوان به آیندۀ جوان جامعه امیدوار بود یا خیر!
Elhamamerkashi@ymail.com