روند صعودیِ تأخر فرهنگی در شبکههای اجتماعی!
الهام آمرکاشی
در بازه زمانی کنونی و با توجه به تغییر فرهنگ و آداب مدنی که در سبک زندگی یکایک خانوادههای ایرانی به وضوح قابل مشاهده است، نگرش افراد با دیدگاه سنتی و حتی دوران چند دهۀ گذشته بسیار متفاوت شده و آنچه زنگ خطر موجود در این زمینه را به صدا درآورده، «تأخر فرهنگی» یا «واپس ماندگی فرهنگی» در فضای مجازی و یکایک شبکههای اجتماعی است که به توالی در حال رخداد است.
اگر اهل فضای مجازی و دنبالکنندۀ پیجهای متعدد باشید، حتماً چندین بار به ذهنتان خطور کرده که تعدد پستهایی با معانیِ مشخص در جهتِ نمایشدادن، به رخکشیدن، نشاندادنِ فهم و خردی بیشتر از دیگران یا متأسفانه خودنمایی در پوشاک و خوراک و گشتوگذارِ معمول، بیش از پیش در اکثریتِ فضاها درحال توسعه و تکثیر است که به اعتقاد جامعهشناسانِ صاحبنظر در این راستا، کمبود شخصیتی و افزایش اختلالات عدیده روانی، یک ضلع عمده در این مسیر را جلوهگر است. اگرچه شماری از صاحبان شبکههای اجتماعی حتی با داشتن دنبالکنندگان فیک، سعی بر ارائۀ رجحان بر دیگری دارند که تمرکز بر چراییِ پیدایش این موضوع و استنباط ماوقع موجود، نیازمند راهبرد و راهکاری اصولی برای فرهنگسازی در این زمینه است. شاید در نگاه ابتدایی، اهمیت این موضوع، مسئله حائز اشارهای نباشد؛ اما روند موجود -با عنایت به افزایش شمار استفادهکنندگان از فضای مجازی در بازه سنیِ کودک و نوجوان- «اپیدمیِ فرهنگِ معکوس» را هشدار میدهد که در نبودِ توجه و رصد بهموقعِ مسئولان فرهنگی، آیندهای از خودنماییهای کاذب، خردنماییهای ناقص و فضایی معکوس از وجهه واقعیِ شخصیتها شکل خواهد گرفت که «هویتِ حقیقی» وجود و حضور خارجی نخواهد داشت و تصور این مهم برای بسیاری از خانوادهها و آیندۀ فکری و خردمندیِ کودکانشان قابل اهمیت و ملاحظه است. در حقیقت، درحالی این روزها با توجه به تغییرِ ذائقه عموم مردم از معاشرتهای حقیقی به سمت فضای مجازی، ابعاد متفاوتی از اشخاص را در شماری از شبکههای اجتماعی شاهد هستیم که بسیاری از کاربران با استفادههای متوالی از الفاظ، تصاویر و محتواهای پوشالی، عنوانِ فرهنگ و پرستیژِ متفاوت بودن را به کار میبرند که جامعهدانان در این راستا از آن به عنوان آسیب اجتماعی یاد میکنند و بر این مهم تأکید دارند که اصالت، اعتبار و معاشرت در قالبهای گوناگونِ مجازی، چیزی جدا از نمایههای کاذبِ فعلی است که در حال جلوهگری و شوآفهای متعدد است. جامعۀ امروز درحالی با چسبندگی فراوان به فضای مجازی، از مفاهیم ابتداییِ فرهنگ در پلکانِ نخستِ ارتباطات اجتماعی و گفتوگوها در سطح جزئی و کلان، به دور است که آنچه به شکل حقیقی در روزمرۀ اجتماعِ حاضر مشاهده میشود؛ غفلت از تشکل و غنای فرهنگی در مراتب متعددِ اجتماعی است که متعاقباً در تعاملات و رفتار مدنی و انعکاسِ شخصیتهای حقیقی، قابل رؤیت وَ روند نزولیِ «فرهنگ» در تکثیر عکسالعملهای افراد در بازههای متفاوت در حال خودنمایی است. به اعتقاد کارشناسان و صاحبنظران متعدد در این زمینه، در عصر حاضر و با به وجودآمدنِ گستره تبادلاتی از طریق رسانههای مجازی، سمت و سوقِ تفکرِ قریب به اکثریتِ افراد جامعه به سوی مواردی معطوف گشته که پیشترها در جامعه و خانواده مطرح نبوده است. مسائلی مانند گرتهبرداریهای فرهنگی- اجتماعی از نحوه پوشش غربیها گرفته تا طرز تفکر، آداب معاشرت و حتی چیدمان و الگوپذیری در تفکر و بیان، باعث شده تفاوت چشمگیری از گذشته تا به امروز به وجود آمده و به تبع آن دغدغهها و مشکلات اخلاقی که فرهنگسازیهای مناسب با آن در بطن جامعه آنگونه که باید، صورت نگرفته؛ شکاف اخلاقیِ فاحشی میان رفتار و گفتار و ذهنیت افراد نسل گذشته با امروز به وجود آورده که بسیاری از کارشناسان، ورود به فضای مجازی بیش از حد مجاز و استفادۀ نامتعارف از آن را در این مسیر، مزید علت دانسته و از آن تعبیری به مثابه لبه پرتگاه دارند که اگر به درستی هدایت نشود، میتواند فاجعهساز تلقی شود. در این زمینه، علیرضا شریفی یزدی- روانشناس اجتماعی- معتقد است: «ما در مقوله تلفن همراه و به طور کلی شبکههای اجتماعی دچار «تأخر فرهنگی» یا «واپس ماندگی فرهنگی» هستیم. به این معنا که در کشور ما همواره بین زمان استفاده از یک ابزار تکنولوژی و فرهنگ استفاده از آن یک فاصلهای میافتد؛ چراکه به اشتباه در ابتدا این تکنولوژیها را وارد کرده و بدون آموزش نحوه استفاده این تکنولوژیها آنها را به شکل گسترده در اختیار مردم قرار میدهیم و از این رو «واپس ماندگی فرهنگی» بسیار در جامعه ما مشهود است. از سوی دیگر دستگاههای رسمی تعلیم و تربیت ما در جهت آموزش سواد رسانهای به مردم اقدام درخور توجهی انجام ندادهاند و این نقص بزرگ سیستم تعلیم و تربیت ما است». و اگرچه به کرات میتوان از نبود فرهنگ در فضای مجازی و در لایههای متعدد اجتماعی سخن گفت که جای خالیِ برنامههای روتین در جهتِ ساماندهیِ این مهم، در سطح کلان جامعه از سوی مسئولان اجتماعی- فرهنگی به شدت قابل عیان است و به نظر میرسد وقت آن رسیده تا با تبلیغات گسترده و فرهنگسازیِ متناسب -با درنظرگرفتنِ نمای کلیِ افراد موجود در اجتماع- از بروز مسائل و مشکلاتی که در پیِ این امر درحال گسترش است، جلوگیری کرد که قطع به یقین، اولین تیرِ نبودِ فرهنگ در اضلاع متعدد اجتماعی، هویت کاملِ جامعه را نشانه خواهد گرفت. باید منتظر بود و دید برای برونرفت از شرایط حاضر، گام ابتدایی در این مسیر به عهده کدام دستگاه و نهاد مطرح، خواهد بود و میتوان به آیندۀ فضای مجازی به دور از ناهنجاریهای متعدد و تکثیرِ هریک به توالی امیدوار بود یا خیر!
elhamamerkashi@ymail.com