از فرهنگ که حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟
الهام آمرکاشی
درحالی در جامعهای در مدار فرهنگِ چندین هزارساله به سر میبریم که همچنان خلأ فرهنگی را در کوچکترین موارد و بازتابهای سطحی در اجتماع شاهد هستیم و به جرأت میتوان ابراز کرد: در گفتمان فرهنگی و انتقال مباحث اجتماعی در مقولۀ فرهنگ به شدت لنگ میزنیم!
دیوید انگلیس در کتاب «فرهنگ و زندگی رومزه» به دیدگاه اندیشمندان برجسته حوزه فرهنگ میپردازد و با زبانی ساده برای مخاطب شرح میدهد که وقتی از فرهنگ حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟
«مقدمۀ کتاب همان طور که از عنوانِ آن مشخص است، به توضیح مهمترین مفاهیم مطرح شده در کتاب میپردازد و نویسنده در آن «فرهنگ و زندگی رومزه»، «مسائل پیش پا افتاده و روزمره»، «جامعه و روزمرگی»، «فرهنگ تفکر»، «آشناییزدایی از امور آشنا»، «نزدیک شدن به فرهنگ و امور روزمره» را برای مخاطبان توضیح میدهد.
درحالی انگلیس در پی این است که مخاطبان خاص و حتی عام را هم (که هیچ دانش پیشینی نسبت به علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی ندارند) با پیچیدگیهای تفکر در مورد فرهنگ و زندگی روزمره با خود همراه کند که با استفاده از مثالهای کیفی و تجربههایی که هر شخص در زندگی خود با آن مواجه بوده است، در کنار اشاره به آرای محققان، مطالب کتاب را توضیح میدهد.
نویسنده در فصل نخست این کتاب به سراغ این پرسش رفته است که رفتارهای ما تا چه اندازه متأثر از طبیعت و در مقابل فرهنگ هستند.
فصل دوم کتاب نیز به رابطه فرهنگ مدرن و زندگی روزمره میپردازد و نویسنده در فصل سوم کتاب به یکی از کاربردهای فراوان فرهنگ که همان ماهیت طبقاتی و برچسب بالا و پایین زدن توسط آن است، میپردازد و تأثیر این امر را بر زندگی روزمره واکاوی میکند. نویسنده در این فصل تلاش دارد توضیح دهد زندگی روزمره چگونه تحت تأثیر هنر و فرهنگ عامه قرار میگیرد و در مقابل چگونه بر آنها تأثیر میگذارد و آنها را شکل میدهد.
انگلیس در فصل چهارم و در واقع آخرین فصل کتاب به موضوعِ جهانیسازی فرهنگ و زندگی روزمره پرداخته و ابتدا به سراغ تعریف و درک جهانیسازی رفته و پس از اشاره به تعاریف گوناگون آن، به امپریالیسم فرهنگی، آمریکایی و فرهنگ جهانی پرداخته است».
جای خالیِ موارد مذکور که اشارهوار نکات مورد تعمق در خصوصِ فرهنگ را در خود جای داده، درحالی این روزها در بسیاری از کتب مدارس، مفاهیم دانشگاهی، نشریات پربازدید و رسانۀ ملی به وضوح دیده میشود که تأثیر منفیِ عدم فرهنگ در جامعه، هرروز درحال خودنمایی و جلوهگری است.
جامعۀ امروز درحالی از مفاهیم ابتداییِ فرهنگ در پلکانِ نخستِ ارتباطات اجتماعی و گفتوگوها در سطح جزئی و کلان، به دور است که آنچه به شکل حقیقی در روزمرۀ اجتماعِ حاضر مشاهده میشود؛ غفلت از تشکل و غنای فرهنگی در مراتب متعددِ اجتماعی است که متعاقباً در تعاملات و رفتار مدنی و انعکاسِ شخصیتهای حقیقی، قابل رؤیت وَ روند نزولیِ «فرهنگ» در تکثیر عکسالعملهای افراد در بازههای متفاوت درحال خودنمایی است. «فرهنگی» که با توجه به گفتۀ ادوارد تایلور -انسانشناس انگلیسی- مجموعه پیچیدهای از دانشها، باورها، هنرها، قوانین، اخلاقیات، عادات و هرچه که فرد به عنوان عضوی از جامعه از جامعهٔ خویش فرامیگیرد، تعریف میشود و در کلیت، اینگونه شرح میگیرد: “هر منطقه از هرکشوری میتواند فرهنگی متفاوتی با دیگر مناطق آن کشور داشته باشد. فرهنگ به وسیلهٔ آموزش، به نسل بعدی منتقل میشود؛ درحالی که ژنتیک به وسیلهٔ وراثت منتقل میشود”.
وَ در اجتماع کنونی آنچه به طور متناوب و متوالی از سر گذرانده میشود، عدم توجه به رفتارهای شخصی و در کلیت عام، آموزش و متداولسازیِ این امر در نسلهای متعدد است تا بتوان در برهههای متفاوت با توالیِ دورههای بحران، رفتاری بر اساس آنچه جمعِ یک جامعه میپذیرد را به طور باور، پذیرفت و از آن تبعیت کرد.
از سویی دیگر در عصر حاضر و با به وجود آمدنِ گستره تبادلاتی از طریق رسانههای مجازی، سمت و سوقِ تفکر و نگاه اکثریت افراد جامعه به سوی موارد تازه متمرکز شده است. مسائل و موضوعاتی مانند گرتهبرداریهای فرهنگی- اجتماعی از نحوه پوشش فرهنگ غرب تا نوع تفکر، آداب معاشرت و حتی چیدمان و الگوپذیری در ذهن و بیان، باعثِ به وجود آمدنِ تفاوت چشمگیری از گذشته تا به امروز شده که به تبع آن، دغدغهها و مشکلات اخلاقی که فرهنگسازیهای مناسب با آن در بطن جامعه آنگونه که باید، صورت نگرفته و شکاف اخلاقیِ فاحشی میان رفتار و گفتار و ذهنیت افراد نسل گذشته با امروز به وجود آمده است.
اگرچه به کرات میتوان از نبود فرهنگ در سطح کشور در لایههای متعدد اجتماعی سخن گفت که جای خالیِ برنامههای روتین در جهتِ ساماندهیِ این مهم، در سطح کلان جامعه از سوی مسئولان اجتماعی- فرهنگی به شدت قابل عیان است و به نظر میرسد وقت آن رسیده تا با تبلیغات گسترده و فرهنگسازیِ متناسب -با درنظرگرفتنِ نمای کلیِ افراد موجود در اجتماع- از بروز مسائل و مشکلاتی که در پیِ این امر درحال گسترش است، جلوگیری کرد که قطع به یقین، اولین تیرِ نبودِ فرهنگ در اضلاع متعدد اجتماعی، هویت کاملِ جامعه را نشانه خواهد گرفت.
elhamamerkashi@ymail.com