«آگاهسازی جمعی» استراتژی مقابله با اخبار جعلی
به گزارش الهام آمرکاشی خبرنگار روزنامه زمان، تئودور روزولت معتقد است: “من بخشی از هر چیزی هستم که خواندهام”. این کلام را به صورت عام، تعمیم دهید به مطالبی که هر روزه بر روی صفحاتِ شبکههای اجتماعی و رسانههای مجازی در حال انتشار است. گزارههایی که در جهت روشنگریِ اذهان عمومی یا منحرف ساختن تفکرات فردی و جمعی در جامعه چیده میشود.
درک این نکته، در ابتدای بیان ضروری است: فاجعهای در راه است که از اخبار جعلی در بسیاری از صفحات مجازی، در حال تبادل و تکثیر است. اگرچه اظهرمنالشمس است که در عصر حاضر و با به وجودآمدنِ گستره تبادلاتی از طریق رسانههای مجازی، سمت و سوقِ تفکر و نگاه جوانان به سوی مواردی معطوف گشته که پیشترها در جامعه و خانواده مطرح نبوده و جوانان بیش از کتاب و گردشگری و میهمانی به ظهور و بسط جهانبینیهایی علاقه دارند که از بطن یادگیری و آموختن در صفحات مجازی نشأت میگیرد، اما عنایت به این مهم، تا حد قابل توجهی مورد اهمیت است که تکثیر مداوم اخبار جعلی تا حدی میتواند حاشیهساز و خطرناک تجلی کند که تفهیم و شفافسازیِ این امر برای بازهسنی نوجوان و جوان کشور، از اولویتهای فرهنگی جامعه است که نمیتوان با بیتفاوتی از کنار آن عبور کرد. درحالی گسترش و قدرت شبکههای اجتماعی از سالهای گذشته تا کنون با رشد قابل توجهی در حال حرکت است که در کنار مزایای متعدد رسانههای اجتماعی از قبیل تسهیل در فرایند ارتباطات و گردش سریع اطلاعات، تهدیدهایی را نیز به همراه داشته که به اعتقاد اکثریتِ اهل فن در این زمینه، تولید و تکثیر اخبار جعلی، ازجمله پیامدهای رسانههای اجتماعی در بازه زمانی کنونی محسوب میشود. به ضرس قاطع میتوان بیان کرد؛ جامعه امروزی سطرها با عقاید کاذب قدیمی که هرآنچه را به عنوان خوراک ذهنی به جوانان تزریق میکرد، تفاوت فاحش پیدا کرده و نمیتوان با بیتدبیری و بیسوادیهای عام که هرآن در حال تجلی است؛ چیزی گفت، حرفی زد و نوشتهای را ارسال کرد؛ اما از آن جهت که مرز باریکی میان اخبار جعلی و سنددار در هویت رسانههای موجود وجود دارد؛ بلاشک آنچه عصر امروز به آن نیاز دارد، آموزش و بسترسازیهای مفید در این زمینه است. به استناد مقالات متعدد در این راستا؛ «طی سالهای اخیر، گسترش رسانههای اجتماعی فرآیند ارتباط افراد با یکدیگر را تا حدود زیادی تسهیل کرده است. کاربران رسانههای اجتماعی اطلاعات را به اشتراک میگذارند، با سایرین ارتباط میگیرند و در خصوص رویدادهای ترند شده در این فضا بحث و تبادل نظر میکنند. با این حال، بسیاری از اطلاعاتی که اخیراً در این فضا منتشر شده، مشکوک به نظر میرسند و حتی برخی از آنها به قصد فریب سایرین تولید میشوند، این محتواها غالباً «اخبار جعلی» نامیده میشوند. گسترش این پدیده ظرفیت ایجاد مشکلات جدی و مهمی را برای جوامع دارد و اثر آن بر رویدادهای متعدد، نگرانیهایی را در پی داشته و منجر به اتخاذ رویکردهای مقابلهای با آن شده است. بررسیها نشان میدهد دولتها اقدام به وضع قوانین و مقررات و پاسخگو ساختن پلتفرمهای آنلاین کردهاند، پلتفرمهای رسانههای اجتماعی اقدام به تعبیه الگوریتمهای تشخیص خودکار، فیلتر محتوای مضر، تشخیص شبکه انتشار این محتواها، شناسایی و حذف رباتها و حسابهای کاربری جعلی کردهاند و سازمانهای برودکست نیز با توجه به جایگاه مناسبشان در سبد مصرف رسانهای شهروندان جهان به دو روش، امکان مقابله با اخبار جعلی را دارند: نخست از طریق ارائه اخبار صحیح، دقیق و قابل اعتماد و دوم از طریق رد خبر جعلی و آگاهسازی عموم نسبت به آنها». با تکیه بر محتوای فوق و با در نظرگرفتن جو غالب در جامعه کنونی، فراهم کردن بستر آموزش و تعبیهسازیِ این مهم که برای اشتراکگذاریِ یک مطالب، حداقل چند جستوجوی ساده انجام شود؛ اولین اقدام برای جاسازیِ فضایی است که جامعه به آن نیاز دارد.
سواد رسانهای در حالی به عنوان مؤلفه ابتدایی در این زمینه از آن یاد میشود که دیماه سال گذشته اکبر نصرالهی – دبیر کمیته علمی چهارمین همایش ملی سواد رسانهای کشور– در چهارمین همایش ملی سواد رسانهای کشور مطرح کرد: «نباید فکر کنیم که سواد رسانهای مختص مردم است و اگر کشور با چالش و بحران در این زمینه مواجه است به این دلیل است که مردم سواد رسانهای پایینی دارند؛ این در حالی است که اگر سواد رسانهای آموزش داده و به شاخصهای آن توجه شود، در وهله نخست رسانهها و بعد مسئولان باید سواد رسانهای خود را ارتقاء دهند. متأسفانه تابآوری کشور در خصوص اخبار جعلی پایین است، در حالی که اگر سواد رسانهای مدیران بالا باشد، قدرت مانور تولیدکنندگان اخبار جعلی کاهش مییابد». درحالی سؤالاتی از قبیلِ چرا اخبار جعلی تولید و منتشر میشوند؟ چگونه میتوان اخبار جعلی را شناسایی کرد؟ و چه مهارتهایی برای مقابله با اخبار جعلی وجود دارد؟ که نصرالهی معتقد است: به دلیل پایین بودن سواد رسانهای، اخبار جعلی تولید و منتشر میشود که به اعتقاد وی «نباید مقوله مربوط به سواد رسانهای و مقابله با اخبار جعلی را محدود به وزارت خاصی بدانیم. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید به این مسئله توجه بیشتری کند، اما اگر مقوله مقابله با اخبار جعلی را محدود به دستگاهی بدانیم اشکال بزرگی است و همه حوزهها باید به این مسئله توجه داشته باشند. بخشی از جهاد تبیین بالا بردن آگاهی مردم در مواجهه با سونامی اخبار جعلی است و بنا به منویات مقام معظم رهبری آموزش سواد رسانهای بخشی از جهاد تبیین است و این اتفاق نمیافتد مگر این که به سواد رسانهای توجه کنیم و نگاه غیرشعاری داشته باشیم». و درحالی به گفتۀ وی «باید سواد رسانهای از کودکان و مهدهای کودک و مدارس بیشتر مورد توجه قرار گیرد» که با توجه به شرایط حاضر، اقدامات در این راستا به صورت عملی در مدار صفرِ مرزی در حال رخداد است و اغلب اقدامات به صورت نمایشی و شعاری به وقوع میپیوندد. و اگرچه به استناد گزارشات مطول در این زمینه و «علیرغم تلاشهای انجام گرفته جهت مواجهه با اخبار جعلی، امکان تشخیص آن از اخبار واقعی بنا به علل گوناگون همچنان دشوار است» که همچنان ابتداییترین گزینه برای مقابله با اخبار جعلی، ارتقاء سواد رسانهای در جامعه است و به اعتبار گزارشات مندرج در این زمینه، درحالی این موضوع یکی از ریشهدارترین مسائل ارتباطی در عصر حاضر است که فرهنگسازی از سوی رسانه ملی از جمله موارد حائز اهمیت و قابل پردازش در این زمینه است تا با تکیه بر محورهای متقن و سیال در جامعه، نسبت به آگاهسازی مردم در خصوص عدم باورپذیریِ هر فیلم یا متنی که در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود، روشنگری صورت بگیرد. تکیه بر الزامِ فرهنگسازی به صورت ریشهای و از ابتدای امر، درحالی همچنان مغفول و بدون آگاهسازیِ جمعی از سوی مسئولانِ وقت، در حال گذر است که بسیاری از کارشناسانِ مطرح در این راستا معتقد بر این موضوعند که بستر آموزش برای افراد جامعه در خصوص چگونگی پرداخت به رسانههای مکتوب و مجازی باید پایهای صورت بگیرد و افراد اجتماع ضرورت دارد که از صحت و پیریزیِ مطالب منتشرشده، اطمینان داشته باشند؛ چرا که به باور اکثریت صاحبنظران در این زمینه، «اخبار جعلی معمولاً یک نقطه اغراقآمیز یا غیر قابل باور دارند. بنابراین در آموزشها گفته میشود: هر جایی که احساس کردید یک خبر فیک است، به احساس خود اعتماد کنید! چرا که شما در طول زندگی خود اخبار بسیاری خواندهاید و شنیدهاید. به همین دلیل به صورت ناخودآگاه میتوانید تشخیص دهید که آیا یک خبر، دروغ است یا حقیقت دارد».
و همچنین مواردی از این دست را؛ مسئولان، اهالی رسانه و مردم عادی باید در نظر بگیرند که سؤالات درستی دربارۀ خبر منتشرشده، از خود بپرسند:
«کدام شخص یا روزنامه یا شبکه تلویزیونی معتبر این خبر را منتشر کرده است؟
آیا جملهبندی آن احساسات را برمیانگیزاند؟ (اخبار جعلی برای تأثیرگذاری بیشتر معمولاً به گونهای نوشته میشوند که احساسات مردم را درگیر کنند. بنابراین اگر لحن بیان خبری باعث عصبانیت بیش از حد یا خوشحالی زیاد شد، باید به اصالت آن شک کرد!)
کدام رسانهها و افراد معتبر این خبر را بازنشر کردهاند؟
وضعیت اخبار جعلی در چه حال است؟ آیا در زمانی که شما این خبر مشکوک را میخوانید، تعداد اخبار جعلی بیشتر نشده است»؟
و درحالی آگاهسازی جمعی، به نوبه خود میتواند به ارتقاء سواد رسانهای کمک کند که فرهنگسازی در این زمینه از تریبونهای پرطرفدارِ دیداری- شنیداری، اولین گام برای تنویر افکار عمومی در جهت توجه به اخبار جعلی و پردازش مطالب منتشرشده در این زمینه است. و اگرچه متخصصان در این زمینه معتقدند: «مردم باید در رابطه با هر خبری که از یک منبع جدید به دستشان میرسد، حساسیت نشان دهند و اصالت آن را بررسی کنند و نباید به محتواهای اخبار منحصر به فرد که در رسانههای دیگری دیده نمیشود، اعتماد کنند» که تمام موارد مذکور در لوای فرهنگ جامع و از طریق فرهنگسازی مستمر از رسانه ملی امکانپذیر است.
با توجه به اهمیت موضوع و تأثیر آن در آیندۀ ذهنی و فکری جوانان کشور، به نظر میرسد وقت آن رسیده باشد که رسانه ملی، اولین قدم در جهت ارتقاء سواد رسانهای و آگاهسازی جمعی را بردارد تا شاید بتوان به آیندهای با کمترین آسیب در فضای مجازی امیدوار بود.
Elhamamerkashi@ymail.com